دلواپسی برایم, از این که رو سیاهم
شرم از شما نکردم, با این همه گناهم
هر شب برای یاری,دنبال من دویدی
اما فرار کردم ,افتاده قعر چاهم
دلبسته ام به دنیا,جا ماندم از شهیدان
عمرم گذشت و داءم, دنبال پست و جاهم
رسوا نکن مرا و, آقا بده دوباره
یک فرصتی برای,جبران اشتباهم
در بین جمع خوبان, هه ی میزنم صدایت
درمانده و فقیرم,محتاج یک نگاهم
حتما گره ز کارم, وا می شود به زودی
آغوش گرم سلطان, آخرشود پناهم
ای شافع قیامت,من را ببر زیارت
دلتنگ کربلا و پایین ِپای شاهم
حیدر کنار بستر, هِیْ التماس میکرد
زهرا بمان کنارم,ای یار و تکیه گاهم
روح اله پیدایی