شعر شهادت امام هادی (ع)
ساحل زخم گلویت دل دریای من است
ساحل زخم گلویت دل دریای من است
موی تو سوخته اما شب یلدای من است
آمدی داغ دل تنگ مرا تازه کنی
یا دلت سوخته از دربدریهای من است
خواب دیدم بغلم کرده ای و میبوسی
سر تو در بغلم معنی رویای من است
وای بابا چه بلایی به سرت آمده است؟
لبت انگار ترک خورده تر از پای من است
بسکه زخمی شده ای چهره تو برگشته است
باورم نیست که این سر سر بابای من است
من به عشق تو سر سوخته را شانه زدم
دیده وا کن به خدا وقت تماشای من است
عمه از دست زمین خوردن من پیر شده
نیمی از خم شدن قامت او پای من است
دست بر بال ملائک زدن از دوش عمو
ماجرای سحر روشن فردای من است
مصطفی متولی