شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات امام باقر (ع)
شعر مدح امام باقر (ع)
دل ها به هم لب ها به هم سرها به هم خوردند
خیل ملک از قسمت پرها به هم خوردند
بر دیدن ماهی که نور فاطمه دارد
در کهکشان انگار اخترها به هم خوردند
نور حسین آمیخت با نور حسن, درتو؛
بالاخره نور برادر ها به هم خوردند
یک مرتبه در اکثر میخانه های شهر
دروقت میلاد تو ساغر ها به هم خوردند
درمکتب هست علم قطعا بهتر از ثروت
غیراز ابوذرها, ابازرها به هم خوردند
غیر از ابوذرها و سلمان ها, دراین درگاه؛
درکثرت خُدّام قنبرها به هم خوردند
در رفت و آمدها به یاد مادر افتادم
در رفت و آمدها که هی درها به هم خوردند
ای وای, از آن کوچه های تنگ وقتی که؛
بر روی نِیْ چون جام مِیْ سرها به هم خوردند
مهدی رحیمی