شکرخدا که عمریست درپشت این درم من
سرمایه دار شهرم مسکین حیدرم من
لب تشنه ی شراب ساقی کوثرم من
در مکتب ولایت شاگرد قنبرم من
با آب چاه کوفه اول وضو گرفتم
جارو زدم نجف را تا آبرو گرفتم
امشب دلم هوای میخانه کرده ساقی
بوی شراب نابت دیوانه کرده ساقی
بی انتها علی بود بی انتها نجف شد
تا رو به قبله کردم قبله نما نجف شد
صوت اذان عاشق حی علی نجف شد
یا حیدر است و یاهو, یا ربناست حیدر
سوگند بر پیامبر اسلام ماست حیدر
من آمدم که کوه ایمان بسازی از من
اى ابر,گریه کن تا ,باران بسازی از من
با درد آمدم تا درمان بسازی از من
یک بوسه ای بده تا سلمان بسازی از من
پیر هزار ساله در پیش نوجوان است
آواره نیست نوکر, تا کهف تو امان است
شاعر: ؟؟؟