شعر مدح و مناجاتشعر مناجات با خدا
شعر مناجات با خدا
الهی منم بنده ی پرگنه
ز جرم و خطا گشته ام روسیه
پشیمانم و از تو شرمنده ام
نگر از خجالت سر افکنده ام
ندارم بجز تو پناه دگر
بیا کن کرم بر نگردان نظر
مرا از در لطف خود رد مکن
ره توبه بر این گدا سد مکن
تو سنگم مزن گرچه من عاصیم
نگر امشب از دست خود شاکیم
تو مهر خموشی مزن بر دلم
که از آل طاها سرشتی گلم
اگر من بدم عاشق حیدرم
گدای در خانه ی کوثرم
تو عذرم پذیر و مرا کن قبول
به حق علی و به جان بتول
حسین رضایی(حیران)