شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زهرا (س)
شعر هجوم به خانه وحی
از میِ بغض امیرالمؤمنین ساغر زدند
با جسارت تازیانه بر تن کوثر زدند
شاهدم قول «من آذاها فقد آذانی» است
آن جنایتپیشگان سیلی به پیغمبر زند
مصطفی در باغ جنت دست بر پهلو گرفت
تا لگد بر پهلوی صدیقهی اطهر زدند
قامت انسیهالحورا چو شد نقش زمین
طایران وحی بسملوار دورش پر زدند
سینهی محسن که از ضرب لگد آسیب دید
راست گفتم تیر بر حلق علی اصغر زدند
منبر پیغمبر اسلام وقتی غصب شد
گردن سادات را تا دامن محشر زدند
بود جرم او حمایت از علی آخر چرا
دیگر آن مظلومه را پیش روی حیدر زدند
خواست قلب سختتر از سنگشان آید به رحم
بغض حیدر یادشان افتاد محکمتر زدند
فاطمه دنبال حیدر بود و دنبال سرش
چار کودک دست خود بر سینه و بر سر زدند
دست ناپاک سقیفه بر جنایت باز شد
تا قیامت کشتن آل علی آغاز شد
استاد غلامرضا سازگار