شعر ولادت امام حسین (ع)
امشب لبم لبریز از شرب شبانه ست
چون آبشار جاری از شعر و ترانه ست
دستم ندارد اختیاری از خودش, چون
پای قلم بر جاده مدحش روانه ست
نامش همیشه تازگی دارد همیشه
این میوه ی تازه, صفاتش نوبرانه ست
یادش سر ذوق آورد بی ذوق ها را
از بس که گفتن از صفاتش شاعرانه ست
زرگر که او باشد کویر هر دو چشمم
لبریز از الماسهای دانه دانه ست
حال و هوای پر زدن دارم به کوی اش
امشب الهی عفوهایم فطرسانه ست
دارم مدال افتخار عشق او را
شکر خدا بر سینه ام از او نشانه ست
نه, ادعای عاشقی حرف گزافی ست
این حرفها انگار قدری ناشیانه ست
حب حسینی از صفات خواهر اوست
دریاست زینب, بازی ما کودکانه ست
در عرش بر بال ملایک پا گشا شد
امشب خدا دارای مهمانی یگانه ست
بردند تا عرش از چه رو قنداقه اش را
حرف خدا با او گمانم محرمانه ست
طرز نگاه مصطفی دارد دلیلی
گل بوسه چیدن از گلوی او بهانه ست
درسی که احمد داد بر آن امت دون
بر خاک نه, جای حسین بر روی شانه ست
حیف از پرستویی که جای دوش احمد
او را نوک نیزه سرا و آشیانه ست
قاسم احمدی