شعر ولادت حضرت علی اکبر (ع)
از عرش آمده است که تاج سرش کنند
راهی شود به سوی تو بال و پرش کنند
کل می کشند اهل سما تا به دست تو
آیینه دار شیر نر خیبرش کنند
او یا خداست در پس الله اکبری
یا که علی است آمده تا اکبرش کنند
قصد خداست خلق و تمام فرشته ها
اینجا دوباره سجده به پیغمبرش کنند
آمد پس از سقیفه به یاری دین خویش
آمد دوباره خلق اگر باورش کنند
لیلا ذبیح پرورشش داده پس چنین
حالا رواست سجده گه هاجرش کنند
او آمده که بند دلت باشد ای حسین
او روی خاک آمده تا گوهرش کنند
بی آفت است شاخه ی یاس تو تا ابد
جمعی تبر به دست مگر پرپرش کنند
بر خشکی لبش تو چرا گریه می کنی
اینها رسیده اند که با خون ترش کنند
اینها رسیده اند که داغی شود به دل
تا هم پیاله با لبه ی خنجرش کنند
شاید که تیغ و تیر به جسمش اثر نکرد
شاید ترحمی به دل مادرش کنند
شاید که شرم از تو نه از روی کنند
پیغمبر است ,,,کاش ولی باورش کنند
حسین واعظی