با دست حیدر است که حق, خلق جود کرد
باران به شوق اوست به عالم فرود کرد
تا زد گره به ابروی خود لشکری گریخت
اسلام, اینچنین غلبه بر یهود کرد
او را امیر هر دو جهان خواند مصطفی
این کار را به کوری چشم حسود کرد
آنقدر مستی از حرمش فرق میکند
بازار شرب خمر جهانی رکود کرد
از بسکه جذبه اش همه گیر است, در حرم
کافر قیام کرد, مسلمان قعود کرد
این کم ارادتی است کمر خم کنم فقط
باید به پای قامت ایوان سجود کرد
با چشم پر گناه به دنبال او نباش
هرکس که خالص است علی را شهود کرد
جان را چه قابل است فدای علی کنم
زهرا فداش آنچه که بود و نبود کرد…
محمدرضا نادعلیان