شعر مناجات امام حسين (ع)
عزیزم حسین
سر شب تا سحر یکریز با معشوق نجوا کن
اگر پرسید عاشق بوده ای با اشک حاشا کن
بگو با یار غیر از اشک چیزی در بساطم نیست
بگو احوال من را از دو چشمانم تماشا کن
عتابم گر کنی جایی ندارم غیر آغوشت
به رسمِ “هارِبٌ مِنْکِ إلِیْک” آغوشِ خود وا کن
چو طفلِ دور از آغوش مادر سخت لجبازم
ز مادر مهربان تر … با منِ نو پا مدارا کن
پُر است این قبرها از عاشقان بی حرم مرده
حرم قسمت نبود آقا ، مرا ما بینشان جا کن
بسوزان هر طریقی باب میلت بود، حرفی نیست
فقط خاکسترم را رو به سوی کربلا ، ها کن
شب جمعه به هر کس که حرم میرفت می گفتم
دل گمگشته ی من هم همان جا بود ، پیدا کن
برای مادرِ زینب چو مادر مرده گریانم
“اگر چه نیستم سید” ، مرا فرزند زهرا کن
ایمان دهقانیا