شعر مدح و مناجاتشعر مدح و مناجات امام زمان (عج)
عنکبوت جهل در سرم تنیده تارها
عنکبوت جهل در سرم تنیده تارها
جبر قالبم شده به شکل اختیار ها
پای من همیشه لنگِ دام های نفس شد
شرمگینم از نیامدن سر قرار ها
منتظر نبوده ام قسم به طول غیبتت
داشتم فقط همیشه از تو انتظار ها
بازهم قرار جمعه را تو آمدی , مگر
بی وفایی مرا ندیده ای تو بارها ؟!
میشناسم آنقدَر که دیرکرده ام , دگر
ایستگاه را به سوت حرکت قطار ها
آن عصای کهنه ام که منتظر نشسته ام
روزی اژدها کنی مرا جلوی مار ها .
شاعر؟؟؟