عیدِ ولایت
باز هم آئینه ها..عیدِ ولایت آمده…
شیعیانِ مرتضی!وقتِ ضیافت آمده..
خنده را از لب نیاندازید عیدِ واقعی ست
سینه چاکانِ علی…هنگامِ بیعت آمده
کینه معنایی ندارد پس محبّت پیشه کن
صدبشارت..لحظه ی عقدِ اخوّت آمده
(در غدیر خم نمایان شد همه اکمالِ دین)
(گفت پیغمبر:علی باشد امیرالمؤمنین )
کیست این مولا ؟که آقای دو عالم می شود
هر که خصم اش شد نصیبِ او جهنّم شود
دل به مهرش گر ببندد خارِ بی مقدار هم..
مطمئنم آخرش یک روز آدم می شود..
اشکِ شوقی که فرو ریزد ز چشمِ شیعیان
بی برو و برگرد خالص تر ز زمزم می شود
(در غدیر خم به جوش آمد عنایاتِ خدا)
(شاهِ عالم شد پس از احمد..علی مرتضا )
هیچ می دانی که بی مهرِ علی دین باطل است
با ولای مرتضی هر عیب و نقصی کامل است
قنبرِ کاشانه اش بالاتر از هر مکنتی…
شاهِ عالم هم که باشد بی علی چون سائل است
هدیه ای آرید دلها را به درگاهِ علی..
دل که جای خود ..هزاران جان یقین ناقابل است
(در غدیر خم..شریعت شد ولای مرتضا )
(شد شعارِ نُه فلک ..جانها فدای مرتضا )
ما علی گویانِ عالم را خدا کرده جدا..
ایزدِ یکتا..به دستِ مصطفا کرده جدا…
ما علی گویانِ عالم بهترینِ مردمیم…
ما ز پا افتادگان را مرتضا کرده جدا..
عشق بر شیر خدا را فاطمه آموخته…
ما اسیران را خود خیرالنسا کرده جدا
(این کلامِ نغز می دانی ز ختم الانبیاست)
(بهترین اعیادِ این اُمّت..غدیرِ مرتضاست )
محسن راحت حق