شعر مدح امام حسين (ع)
فدای لب عطشان حسین
روضه دارم من و افطار لبم نان حسین
رزق ماه رمضانم همه احسان حسین
پیش از افطار شنیدم پدرم تشنه که بود
زیر لب گفت فدای لب عطشان حسین
مادرم اشک فشان آب به کامم میریخت
تا که من هم بشوم بی سر و سامان حسین
این شنیدم به جنان خنده کنان پای نهد
هر کسی گریه کند بر تن عریان حسین
جان اگر هست به تن هدیهء جانیست که داد
همهء هستی من زاده شد از جان حسین
تاج عزّت به سرم بست ز اشک غم خود
اینچنین شد که شدم تابع فرمان حسین
گفت با عزٌت خود خو کن و ذلت مپذیر
با چنین کار نشستم سر پیمان حسین
روزه را روضه نوشتم به غلط تا شاید
بنویسند مرا عبدِ مسلمان حسین
گوش کن میرسد از گوشه ی گودال و زِ نِی
ناله ی فاطمه و نغمه ی قرآن حسین
داریوش جعفری