شعر وفات حضرت ام كلثوم (س)

ما گریه کنان ام کلثوم هستیم

ما از می جام عاشقی سرمستیم

بر مرحمت دخت علی دل بستیم

محشر که بیاید همگی میگوییم

ما گریه کنان ام کلثوم هستیم

ای عالمه ی علوم دین ادرکنی

ای چادر تو حبل متین ادرکنی

یاسَیِّدَهَ النِّسا أَنَا سائِلِکُم

ای دخت امیر مومنین ادرکنی

ای روشنی نسل طهورای فاطمه

ای سردبیر مجمع شورای فاطمه

بی شک و شبهه عمه ی سادات عالمی

ای هم ردیف زینب کبرای فاطمه

ملیکه ی دو سرایی و نوحه گر هستی

خمیده ای به گمانم شکسته پر هستی

میان روضه ی امشب به خاطرم آمد

تو از غریب مدینه غریب تر هستی

تندیس حلم و حجب و حیایی بزرگوار

سنگ صبور شیر خدایی بزرگوار

محشر به إذن مادر سادات فاطمی

آری شما شفیعه ی مایی بزرگوار

عزیز فاطمه در معرض خطر بودی

ز بانوان حرم تو گرسنه تر بودی

“سری به نیزه بلند است در برابر” تان

تمام واقعه را تو نظاره گر بودی

 

علیرضا خاکساری

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا