شعر ولادت حضرت علی اكبر (ع)
معجزه می آفریند
جلوه ی سیمای احمد گر که در تمثالِ اوست
یعنی اینکه مثلِ جدش هر دو عالم مالِ اوست
در سحر گاهان خدا داده گلی بر احمدش
عالمی مشتاقِ روی نقشِ خط و خالِ اوست
هم از اول در سرش شوقِ پَرِ پرواز داشت
چون عمو تا بینهایت آسمان در بالِ اوست
در نبردِ ظهرِ عاشورا به آغوشِ بلا
ماه رفت و ناله ی خورشید در دنبالِ اوست
معجزه می آفریند در صفِ کرببلا
ماشاءالله چه غرورِ حیدری در حالِ اوست
دل به امواجِ بلا زد تا کرانه پَر کشید
ذوب گشتن در ولایت راهِ اتصالِ اوست
در مقامِ حضرتش این بس که با لطفِ خدا
جمله اوصافِ نبی در طالع وُ اقبالِ اوست
عاشقا گر بهره میجویی برای عافیت
بهره ی دنیا وُ عقبا مصطفی وُ آلِ اوست!
هستی محرابی