متفرقه

نشسته آتش کینه به جان نیجریه

نشسته آتش کینه به جان نیجریه
شکسته شد به ستم استخوان نیجریه

دوباره قصه ی تاریخ , دست ظلم اینبار
نکرده رحم به پیر و جوان نیجریه

وزید باد شدیدی و برگ ها را کشت
که حادتر شده حال خزان نیجریه

افق به حرف درآمد,چرا که خون زمین
به جوش آمده در آسمان نیجریه

ببین در آینه ی (( ما رایت الا عشق ))
که هیچ کس نشده روضه خوان نیجریه

به مرگ روبروی کفر قد علم کردند
درود بر همه ی شیعیان نیجریه

بلندگوی حسینیه شد شکسته ولی
بلند تر شده صوت اذان نیجریه

#

به گوش کل جهان می رسد تمام خبر
اگر شود قلم ما زبان نیجریه

مجتبی خرسندی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا