شعر مدح و مناجات حضرت عباس (ع)شعر ولادت حضرت عباس (ع)

نور چشم

چگونه وصف کنم یک جهان شجاعت را
چگونه نقش زنم چشمه ی عبادت را
چگونه ثبت کنم لحظه های طاعت را
چگونه رسم کنم راه رسم غیرت را

اگر تمام ادیبان زتو قلم بزنند
به اذن حیدر کرار از تو دم بزنند

تویی که برهمه ی خلق مقتدا هستی
توی که درادب و فضل منتها هستی
تویی که قوت بازوی مرتضی هستی
تویی که ساقی و سقای کربلا هستی

وزیر کشور عشقی و شاه علقمه ای
تو نورچشم علی و عزیز فاطمه ای

کی‌ام من آن که شدم ریزه خوار احسانت
کی‌ام من آنکه که همیشه اسیر وحیرانت
کی‌ام من آنکه کنم جان خویش قربانت
کی‌ام من آنکه که بود دست من به دامنت

حوائج همه ی خلق را روا کردی
مرا زبدو تولد شما دعا کردی

گدای کوی توام بی پناه آمده ام
به شوق دیدن نیمه نگاه آمده ام
به خاکبوسی تو سر به راه آمده ام
دلم شکسته ببین روسیاه آمده ام

بیا و روز قیامت مرا شفاعت کن
دوباره مثل همیشه بیا عنایت کن

دلم هوای تو کرده هوای آن حرمت
هوای سینه زنی زیر بیرق و علمت
هوای روضه آن دست و بازوی قلمت
چو شمع آب شوم از گدازه های غمت

به قفل بسته دل ها فقط کلید تویی
شفیع محشری و بر همه امید تویی

رضا مشهدی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا