شعر محرم و صفرشعر وروديه محرم
هلال محرم
شادم از این که باز مرا غم نجات داد
دل را زلال گریه و ماتم نجات داد
یکسال معصیت کمرم را هلال کرد
آخر مرا هلال محرم نجات داد
این روسیاه را که شده روسفید اشک
امسال هم سیاهی پرچم نجات داد
با خود همیشه گفته ام این کشتی نجات
من را مگر ز موج بلا کم نجات داد؟!
حُبّ الحُسین اجنّنی ای عقل سجده کن
شاید همین حسین تو را هم نجات داد
□
دنیا دمی است تا که بگوییم یاحسین
ما را خدا به حرمت این دم نجات داد
آمد محرم و غم زهرا شروع شد
دلشوره های زینب کبری شروع شد
امیر عظیمی