پسر آسمانیِّ ارباب
پنجم ماه ناب شعبان است
شور و شادی به سینه مهمان است
آسمان غرق نور ایمان است
فـُلک ومُلک و مَلک غزلخوان است
شکر حق ذکر ما و سلطان است
این پسر آبروی ایران است
آمده روح منبر و محراب
پسر آسمانیِّ ارباب
چهره ای با صفاتر از مهتاب
دلبری ناب و گوهری نایاب
اصل حبل المتین روز حساب
زینت بندگیُّ و ایمان است
اصل و شیرازه ی دعایی تو
بنده ی مخلص خدایی تو
چشمه ی نور هل اتایی تو
سند عشق مرتضایی تو
قاصد سرِّ کربلایی تو
خطبه ات از دم شهیدان است
در عبادت پیمبری هستی
در شجاعت تو حیدری هستی
در نجابت تو کوثری هستی
در کرم چون حسن سری هستی
در حرم شاه دیگری هستی
خیمه ی تو دژ یتیمان است
بی بیِّ آسمان پرستارت
بند و غل شد اسیر ایثارت
کوفه ماتِ دم علی وارت
روضه داروی جان بیمارت
گریه بر کربلای غم کارت
شیعه مدیون چشم گریان است
گریه ی تو بقای عاشوراست
صبرتو سرِّ مکتب مولاست
آه تو سهم دشمن زهراست
کربلا با دعای تو پیداست
آرزوی تو وعده ی آقاست
جمعه ای که ظهور در آن است
حسین ایمانی