شعر ولادت اهل بيت (ع)
گل باغ حسنی
مطلع شعر به یکباره طرب پوشم کرد
طبع شعر از کرمت باز قدح نوشم کرد
قافیه از قدمت غرق در آغوشم کرد
ماهوالعشق که دیوانه و مدهوشم کرد؟
بنویسید کریم است کرامت دارد
گل باغ حسنی حق شفاعت دارد
ما همه مست خم ساقی و می میباشیم
لحظه ای غافل ازاین میکده کی میباشیم
تازه ما مشتری دائم وی میباشیم
بی سبب نیست اگر زائر ری میباشیم
هرکه شد خادم درباره تو قطعأ آقاست
شب جمعه حرمت کرب وبلایی برپاست
زائر کوی تو با زائر شش گوشه یکیست
بهترازصحن تودرصحن دلم نیست که نیست
آمدم رو بزنم یأس نمیدانم چیست
سیدالعشق کریم ابن کریم منسب کسیت
حاجتی دارم و من لطف تورا میخواهم
حضرت عبدالعظیم کرب و بلا میخواهم
حسین خیریان