یا جواد الائمه ع
راه تو را خصم بد نهاد نگیرد
کاش کسی با شما عناد نگیرد
قاتل ملعونه ات ایکاش بمیرد
تا که از این کشتنت مراد نگیرد
این زن گستاخ با زخم زبانش
در دم رفتن تو را به باد نگیرد
زهر به تو داده و جشن گرفته
تا کسی بر یاریت امداد نگیرد
هلهله های کنیزکان و کف و ضرب
هیچ کسی از دل تو داد نگیرد
ناله نزن با جگر سوخته آقا
حنجره ات زین همه فریاد نگیرد
این نفس آخری تشنه آب است
وای به من ,آب ,از جواد ع نگیرد
داغ جوانش ندید چشم رضا ع شکر
کاش کسی ماتم اولاد نگیرد
حجره در بسته قتلگاه تو اما
جان تو را خنجر بیداد نگیرد
پیکرتان را به روی بام نهادند
جسم تو ارث از تن اجداد نگیرد
بال پرندگان برای سایه رسیده
تا به تنت آفتاب زیاد نگیرد
روضه مهیاست اگر رفت گریزم
کرب وبلا هیچ کس ایراد نگیرد
خواهرت ای شاه بمیرد عوض آن
موی تو را پنجه جلاد نگیرد
پیروهن کهنه بپوشید که شاید
خصم لباس از تن اجساد نگیرد.
اسماعیل روستائی