شعر مناجات با خدا

یا مجیر

ای آشنای عبد گنهکار یا مجیر

مشکل گشای هرچه گرفتار یا مجیر

از من تمام عمر گنه دیدی و گنه

شرمنده ام از این همه تکرار یا مجیر

از بس که تو ندیده گرفتی گناه من

بر معصیت نموده ام اصرار یا مجیر

دیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن

ای آشنای عبد گنهکار یا مجیر

مشکل گشای هرچه گرفتار یا مجیر

از من تمام عمر گنه دیدی و گنه

شرمنده ام از این همه تکرار یا مجیر

از بس که تو ندیده گرفتی گناه من

بر معصیت نموده ام اصرار یا مجیر

دیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن

 ناز مرا کشیده ای هر بار یا مجیر

می ترسم از قیامت و از دوری حسین

 برگ امان به من بده از نار  یا مجیر

دستِ خودم که نیست, لبم تشنه می شود

هستم به یاد تشنگی یار یا مجیر

تا کربلای حضرت ارباب پر کشم

 با یک سلام لحظۀ افطار یا مجیر

خواهم که بی حجاب تماشا کنم تو را

 در تحت قبۀ حرم  یار یا مجی

آیا شود فدای علی اکبرم کنی

 پایین پای حضرت دلدار یا مجیر

امشب جواب سوز و نوای مرا بده

 دیگر برات کرب و بلای مرا بده

 قاسم نعمتی

 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

‫۳ دیدگاه ها

  1. سلام همسنگر
    خسته نباشید
    خوشحالم از اینکه با یه وبلاگ ارزشی و دینی دیگه آشنا شدم
    ما هم در همین راستا تلاش می کنیم
    اگر مقدور بود به ما هم سر بزنید
    بنده متمایل به تبادل لینک با شما هستم
    در صورتی که شما راغب به این کار بودید به بنده اطلاع دهید تا در اسرع وقت شما را به لینک های وبلاگمان اضافه کنم
    التماس دعا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا