دسته‌بندی نشده

شعر یادواره شهدای عملیات مرصاد

یادتان هست آتش فتنه

شعله ورگشت پنجم مرداد

حمله های منافقین پست

شیرمردان تنگه مرصاد

ذکر یا صاحب الزمان آنروز

رمز فتح الفتوح ما گردید

سیلی محکمی بصیرت ما

بردهان منافقین کوبید

خبری بین بچه ها پیچید

ای رفیقان غلامعلی هم رفت

چون شفا در ته پیاله بود

هرکه نوشید از دلش غم رفت

حرف غربت میانمان آمد

یاد گردان مسلم افتادیم

صحبت از شیرمردمرصاد است

یاد سردار عشق صیادیم
بعداز آنکه امام روح الله
جام آن زهرنامه را نوشید
باشکوهی که شد به پا مرصاد
مرهمی بر دل امام ,رسید

حضرت عشق این چنین فرمود
نرود زیر بار ننگ ایران
پس گرفتیم خاکمان باخون
کشور سرفراز جنگ ایران

هرکجا مردم غیور ما
شهره هستند در وفاداری
علم عشق را خمینی داد
وه بنازم به چه علمداری

ماه مرداد بود و گرما بود
چقدر تشنگی اذیت کرد
خوش بحال کسی که خون آلود
شاه لب تشنه را زیارت کرد

کربلا شاه بالبی تشنه
مادر خویش را صدا میزد
ته گودال باتنی مجروح
زیر هرضربه دست و پا میزد

خواهرآمد ولی چه دیر رسید
قاتل از قتلگاه بر میگشت
بین شمشیر و نیزه دور بدن
داشت زینب,دنبال سر میگشت

قاسم نعمتی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا