شعر مدح امام حسين (ع)

وداع

بوی فراقمی دهد این گریه های من

ماتمگرفته شال سیاه عزای من

شرمنده ام که ازغم زینب نمرده ام

آقاببخش,درگذرازاین خطای من 

مزد نوکری

من با لباس مشکی تان خو گرفته ام

از طینت پلید خودم رو گرفته ام

با قایق شکسته ی اشک دو دیده ام

برساحل عزای تو پهلو گرفته ام 

سینه‌زن‌ها

سینه‌زن‌ها خون‌دل‌ها خورده‌اند

بار خود را تا به منزل برده‌اند

هر‌چه ما با او پی بیعت شدند

لفظ من‌ها ما شد و هیئت شدند

خوشا آنان که سر دادند

خدا را شکر مهمان حسینیم

به لطف تو سر خوان حسینیم

خدا را شکر هیئت خانهء ماست

پذیرای محبــــــان حسینیم

زائر سرای حضرت زهراست روضه ها

زخم فراق ها همه تعمیر میشود
وقتی دلی به گریه نمک گیر میشود
زائر سرای حضرت زهراست روضه ها
هرجا که شهر دوست به تصویر می شود

گرفتار علمدار

ما گرفتار علمدار تو هستیم حسین

از ازل یار علمدار تو هستیم حسین

سمت نوکری ما سمتی دیرینه است

عبد دربار علمدار تو هستیم حسین

شکر خدا

شکر خدا که گریه کن شاه عالمیم

درچشم خلق از کرم او مکرمیم

پایان نمیرسد غم ما بی عزای او

ما موج عشق از دل طوفان ماتمیم 

بعد عمری نوکر

بعد عمری نوکر در حسرتم دیدار را

کار را ول کرده ام چسبیده ام دلدار را

من غلامی میکنم او خوب شاهی می کند

حق نگیرد از من این ارباب و این دربار را

بپذیرید عرض تسلیتِ

بپذیرید عرض تسلیتِ
سینه ها, دست ها, بدن ها را
بپذیرید سرسلامتی ِ
روضه خوان ها و سینه زن ها را

گویا به سر رسیده

ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم

بــا راه بنده گـی خـدا آشــنا شدیم

هرکس وسیله داشت برای هدایتش

ما با نســیم روضـهء تو با خــدا شدیم

یا ایهاالحسین

یا ایهاالحسین و یا ایهاالشهید

با عشق تو ندیده خدایت مرا خرید

هر سائلی که دست به دامان تو شود

هرگز نمی رود ز سرای تو نا امید

منصب نوکری

سمت نوکریش را که به هرکس ندهند

پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهند

پخته ی عشق بشو تا که به اوجت ببرند

که در این میکده پیمانه به نارس ندهند

دکمه بازگشت به بالا