رسیده میوه قلبم به پای مجلستان
دوباره پر زده ام در هوای مجلستان
خدا گواه به نان و نمک قسم آقا
که میدهم سر خود را برای مجلستان
رسیده میوه قلبم به پای مجلستان
دوباره پر زده ام در هوای مجلستان
خدا گواه به نان و نمک قسم آقا
که میدهم سر خود را برای مجلستان
در بساطِ جگرم ناله و آهی دارم
مثل ِ گیسویِ تو من روز ِ سیاهی دارم
شرطِ عاشق شدن اصلاً به جگر داشتن است
من سراپا جگرم , هر چه بخواهی دارم
خاک حرم رسید, دوا نیز داده شد
آب حرم رسید, شفا نیز داده شد
ما طور خواستیم مقیم حرم شدیم
ما جلوه خواستیم, خدا نیز داده شد
نوکران تو آبرو دارند
دائما با تو گفتگو دارند
بینشان حرفی از تیمم نیست
چونکه با اشک خود وضو دارند
زندگی چیز دیگری شده است , تا به نامت رسیدهایم حسین!
عشق سوغاتِ کربلاست اگر , مزهاش را چشیدهایم حسین!
هر دلی را به دلبری دادند , هر سری را به سَروَری دادند
ما که هر وقت گفتهایم خدا , از خدایت شنیدهایم: حسین
بر در میخانه هر کس قیل و قالش بیشتر
از برای شرب خمری بس مجالش بیشتر
درصد می خوارگی اینجا ملاک عاشقیست
هرکه می آلوده تر, قدر و کمالش بیشتر
لـیلی دم در مـنتظـر آمـدنـم بود
عطر نفسش علت مجنون شدنم بود
تا گم نشوم یأسنشانم شد و داغش*
یک لاله ی افسرده گل پیرهنم بود
باید برای مثل تو گریانمان کنند
هم صبح هم غروب پریشانمان کنند
باید برای مثل تو ابر بهار شد
باید برای مثل تو بارانمان کنند
هر صبح و شام گریه کنم من برای تو
برآن غروب پرغم کرب و بلای تو
بر آن دمی که مثل مدینه شرر زدند
بر گوشه های چادر و بر خیمه های تو
این قد خمیده ای که به گودال خیره است
مظلومه ی تمام زنان عشیره است
او صاحب مراتب ایمان و غیرت است
اسطوره ی مقاومت و صبرو عفت است
تا همان لحظه ای که جان دارم
از شــما دســــت بر نمی دارم
حـضـــــرت شاه یک نظر بنمـــا
از گــــــدایان خـــــــــیل دربارم