شعر مدح امام حسين (ع)

دلی دارم که از

دلی دارم که از داغت کباب است

زداغت چون تنت صد چاک چاک است

دلی دارم چو از نامت شنیدست

چون مجنون در پی لیلی دویده است

من نالایق

من نالایق اگر تشنه یدیدار توام

از طفولیتم اربابگرفتار توام

نیستم مستحق این همهلطف و کرمت

تا نفس میکشم ای شاهبدهکار توام

هر کسی

هر کسی رو به توآورد جهان آرا شد

مورد مرحمت انسیهالحورا شد

کودکی بودم و بااسم تو مأنوس شدم

پایِ عشقت بهسُویدایٍ دل من وا شد

مـحــرم آمــده

 

مـحــرم آمــده در کـوچــه هـاعـلـم بزنیـد

میـان سیـنـه خـود عـاشـقـان حـرمبزنیـد

 

کتیـبـه هـای حسـینـیــه عـطــرغــم دارد

دوبـاره بیتـی از آن شعــر محتشـمبزنیـد

نذر سبو

آن باده ای خوش است که نذر سبو شود

آن غصه ای خوش است که آه  گلو شود

 

 اصلاً به یک دوقطره نباید بسنده کرد

آن چشمه,چشمه است,که یک روز”جو” شود

 

من با حسین

من با حسین آدم و عالم خریده ام

دنیا و آخرت همه با هم خریده ام

 

شکر خدا که گریه کن روضه ها شدم

با چشمهام چشمه ی زمزم خریده ام

 

من نوکرم

مننوکرم به خدمت ارباب دلخوشم

نوکرنبوده ای که بدانی چه می کشم

 

هرکس به عشق هیئت تو کرده خدمتی

منکفش جفت می کنم و مست و سرخوشم

 

وحی شعر

ناریم و نور گشتن ما وقت می برد

کوریم و عادت به عصا وقت می برد

شاعر صبور باش که انزال “وحی شعر

تا به “غزلسَرای حرا” وقتمی برد

داغ غمت

آنروز که به داغ غمت مبتلا شدیم

دلخون تر از شقایق دشت بلا شدیم

مایادمان که نیست ولی راستی حسین

بادرد غربت تو کجا آشنا شدیم

نام تو بلند است

نام تو بلند است به هرجا , خبری هست

هر جا که کریم است , گدا پشت دری هست

ما مشتری درهم اجناس تو هستیم

در کیسه بریز هرچه غم و خونجگری هست

نوحه بخوان

عمری ستپا به پای شما سینه می زنیم

با نوحههای کرب و بلا سینه می زنیم

یا مثلتو به صبح و مسا گریه می کنیم

یا مثلتو به صبح و مسا سینه می زنیم

نوکر سرای حسین

از آنخوشم که شدم نوکر سرای حسین

منمغلام کسی که بود گدای حسین

دو چشمداده خداوند تا که گریه کنم

یکیبرای حسن آن یکی برای حسین

دکمه بازگشت به بالا