دلیل استغاثه ی, غروب بی قرارها
زلالِ عاشقانه و , خروش چشمه سارها
سروده ی قدیمیِ فصول سرد سالها
لطافت نگاه تو لطافت بهارها
دلیل استغاثه ی, غروب بی قرارها
زلالِ عاشقانه و , خروش چشمه سارها
سروده ی قدیمیِ فصول سرد سالها
لطافت نگاه تو لطافت بهارها
آقای جمعه های غریبی ظهور کن
دهلیزهای شب زده را غرق نور کن
یگ گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق
یا باز گرد یا دل ما را صبور کن
آقا چقدر فاصله , اندوه , انتظار
فکری به حال این سفر راه دور کن
آقا اگر که آمدی و عاشقت نبود
یک فاتحه نوازش اهل قبور کن
محمد ناصری
چشم زمین به راه تو تر شد,نیامدی
دنیااگرچه زیر و زبر شد,نیامدی
گفتم بیا,اگرچه زمین غرق ملجم است
قربانی توسینه سپرشد!نیامدی
آقا نگاهم مانده بر در تا بیایی
از جاده های روشن فردا بیایی
دوری تو بغضی نشانده در گلویم
ای کاش میشد یا بمیرم یا بیایی
به هستی ام نفسی داده هست, می آید
کسی اگرچه به او دل نبست , می آید
دوباره ندبه بخوان ,باز حرف تازه بزن
بگو کسی که عزیز من است , می آید
تاریکی ام, تا نور یارمه جبین نیست
بی تو گل زهرا, بهاری در زمین نیست
امسال هم با جمعه هایش می رسند و…
تقویم هم بی تو به غیراز نقطه چین نیست
قبل هجران تو آقا ما به هجران رفته ایم
خود سرانه کو به کو دنبال شیطان رفته ایم
یک هزار و سیصد و چندی است غیبت خورده ایم
تو تماما حاضری و ما به هجران رفته ایم
بیش از این کاش با خدا باشیم
بیش از این با تو آشنا باشیم
می شود عاشق تو اهل سحر
باید اهل شب و دعا باشیم
بنده ی نفسم شدم, سوز و نوایم رفت… رفت
از نفس افتادم و حال دعایم رفت… رفت
غفلتم توفیق توبه کردنم را برده است
از قنوتم رَبَّنٰا إغْفِرْ لَنٰایم رفت… رفت
آلوده ام, آلوده را هم راه باید داد
راهى نشان بر بنده گمراه باید داد
شرمنده ام, شرمنده را تکریم باید کرد
تا مى شود شرمنده را درگاه باید داد
قبل هجران تو آقا ما به هجران رفته ایم
خود سرانه کو به کو دنبال شیطان رفته ایم
یک هزار و سیصد و چندی است غیبت خورده ایم
تو تماما حاضری و ما به هجران رفته ایم