شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

شعر مناجات با امام زمان عج در عید نوروز

عیدی رسیده است , که در آن امید نیست
صدها بهار هم برسد , بی تو عید نیست

تکراری و شبیه به هم, چون گذشته ها
امسال هم اگر تو نیایی جدید نیست

شعر مناجات امام زمان(عج)

بیچاره ماییم و گدای بی نوا ماییم
ما را دعایی کن که محتاج دعا ماییم

هر کار هم کردیم دور از خیمه ات ماندیم
آقا خودت لطفی بکن بی دست و پا ماییم

شعر مناجات امام زمان(عج)

دریاب این حال بد دنیای ما را
بی تو گرفته دلهره دل های ما را
ای کاش هر کس هم نشینت هست امشب
خالی کند در محضر تو جای ما را

مناجات با امام زمان عج در فاطمیه

دلتنگ بهاریم بهاری که نداریم

دنبالِ مزاریم مزاری که نداریم

دریاب زمین را به قراری که نداریم

این چشم بیارا به غباری که نداریم

شعر مناجات با امام زمان عج

شدم دهان به دهان با غم نبودن تو
دوباره دست به دست قلم گذاشته ام

اگر که جمع کنم من همه دعا ها را
برای آمدنت باز کم گذاشته ام

شعر فراق امام زمان عج

چنانکه ماه کمالش به نیمه ی ماه است
کمال نیمه ی شعبان بقیه الله است

هزار ساله شرابی ست انتظار ظهور
که هرکه خورد ازآن تا همیشه آگاه است

مناجات با امام زمان عج در فاطمیه

تقدیر ما هجر است دوری میکشد ما را
باید صدا زد لحظه مردن مسیحا را

چشمان ما خیره بدست مردم دنیاست
خرج همه جز یار کردیم این تمنا را

شعر مناجات با امام زمان(عج)

غربت کشیده آشنایش فرق دارد
آهش, صدایش, گریه هایش فرق دارد

فهمیده هر کس ذره ای دوری چشیده
هجران زده حال و هوایش فرق دارد

شعر مناجات امام زمان(عج)

کمک کن این دلم ازاین سیاه ترنشود
از این که هست دلم پر گناهتر نشود

خدای من تو کمک کن که صاحب عصرم(عج)
خدا نکرده از این بی سپاه تر نشود

مناجات با امام زمان عج در فاطمیه

روزی ام را روزگارم تا که آجر می کند
ظرف خالی مرا صاحب زمان پر می کند

من کمی سختی که می بینم شکایت می کنم
آدم عاقل ولی اول تفکر می کند

مناجات با امام زمان عج در فاطمیه

ای روشنایی سحر فاطمیه ام
صاحب عزای خونجگر فاطمیه ام

ایام می روند به امید دیدنت
یک بار رد شو از گذر فاطمیه ام

مناجات با امام زمان عج در فاطمیه

تا فکر و ذکر من همه دیدار دلبر است
من در میان جمع و دلم جای دیگر است

من در میان جمع و دلم سمت سامراست
آنجا که اشک زائرش از آب کوثر است

دکمه بازگشت به بالا