غم فراق تو اصلاً برام کم نگذاشت
لبم که خواست شکایت کند دلم نگذاشت
همیشه درددلم با تو نیمه کاره گذشت
لبم که باز شد این دفعه گریه ام نگذاشت
غم فراق تو اصلاً برام کم نگذاشت
لبم که خواست شکایت کند دلم نگذاشت
همیشه درددلم با تو نیمه کاره گذشت
لبم که باز شد این دفعه گریه ام نگذاشت
نور رُخت کرشمه به مهتاب می کند
دیده براى دیدن تو خواب می کند
جذاب تر ز یوسف مصرى بیا بیا
آیینه را نگاه تو جذاب می کند
امسال هم نوکر حسابم کردی آقا
بد بودم امّا انتخابم کردی آقا
در مجلس روضه مرا هم راه دادی
یک بار دیگر مستجابم کردی آقا
امروز هم بدون طلوعت گذشت ورفت
شایدخدا بخواهد و فردا ببینمت
مانند موج در به در ساحل توام
بگذار ای حقیقت دریا ببینمت
چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا
من دلم تنگ شده تنگ, کجایی آقا
همه دارند به تنهایی من میخندند
به همه گفته ام این جمعه می آیی آقا
دلم شد مبتلایت کی می آیی؟
همه عالم فدایت کی می ایی؟
همه عالم به قربان غبار
نخ شال عزایت کی می آیی؟
چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا
من دلم تنگ شده تنگ, کجایی آقا
همه دارند به تنهایی من میخندند
به همه گفته ام این جمعه می آیی آقا
کیست تا خانهی ویرانشده تعمیر کند
تا مرا بر در میخانه به زنجیر کند
گرچه موسی نشدم طالب خضر عشقم
تا که راه و روشم یکسره تغییر کند
تو صاحبش شدی و هی زمان ادامه دار شد
نیامدی و روز و شب جهان ادامه دار شد
نشست تیر پشت تیر روی پلکهایت و
درابروان نافذت کمان ادامه دار شد
زیباترین بهانه برای سرودنی
تنها دلیل خلقت بود و نبودنی
با تو شروع میشود این بار شعر من
زیرا فقط تویی تو هوادار شعر من
از جمعه های بی توچه دلگیرمیشوم
جان خودم ز جان خودم سیرمیشوم
با هر نفس که میکشم اقرار میکنم
از این نبودنت به خدا پیر میشوم
خسته تر از آنم که فردایی بخواهم
مثل خودت هستم که تنهایی بخواهم
من پیش چشم خویش هم افتادم از چشم
پیش شما که جای خود, جایی بخواهم !