شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

سر سال است

سر سال است بیا کیسهی مارا پر کن

کاسه ی چشم من ازروضه ی زهرا پر کن

جای خالی مرا در حرمتای مولا

به دو دستان یداللهیسقا پر کن

دوبیتی

امیر بى قرینه کى مى آیی؟
کشم ناله ز سینه کى مى آیی؟
عزیزم فاطمه س چشم انتظاره
سحر خیز مدینه کى مى آیی؟

ولی عصر(عج)

این جان که تمام شد تو می آیی , نه ؟

قرآن که تمام شد تو می آیی , نه ؟

من چتر به دست منتظر در راهم

باران که تمام شد تو می آیی , نه ؟

قاسم اسدی

 

هر آن چه گریه بریزم

هر آن چه گریه بریزم بهقلب شعله ورم

دوباره سر رود آتش ازآتش جگرم

غم فراق تو و هجر ایندو ماه عزا

دو غصه می شود و بیشترزند شررم

از کودکیم تا حالا…

 

خاطرم هست که از کودکیم تا حالا…

در دلم ریشه دوانده غم دوری شما

 قطره آبم که سرازیر شدم از سر کوه

که مگر قبل بخــارم برسم بر دریــا

راز اشک‌ها

قرار بوده شما راز اشک‌ها باشی

بهانه‌ی همه‌ی گریه‌های ما باشی

ماهم گدائیم

آقابه ماهم سربزن ماهم گدائیم
دراین بیابان گم شدیم اصلاً کجائیم؟

ساعات عمر

ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت‏
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت

همیشگی

با اینکه همیشه همگی غرق گناهیم
عمریست که در حسرت دیدار تو ماهیم

دعا کن

دعا کن مست و شیدای تو باشم

که محو روی زیبایتو باشم

نمایم خانه ام رااب و جارو

که شاید منپذیرای تو باشم

همیشه کوچه ی ما

 

همیشه کوچه ی ما عطری از شمادارد
که آشنا به دلش میل آشنا دارد

شکر خدا

شکر خدا که بر سر ما هست سایه ات
باشد امید بنده, مرا هست سایه ات

دکمه بازگشت به بالا