شعر مدح و مناجات امام زمان (عج)

هنوز دربه درم

 چقدر دربه درم بشنومصدایت را

اذان به وقت تماشایچشم هایت را 

بگو که شاعرت از توچگونه ننویسد؟

که بین هر غزلی دیدهرد پایت را 

بوی سیب

از ابتدای غزل بوی سیب می آید

نوای ناله وامن یجیب می آید

غزل که روضه گرفته است وبینروضه او

صدای گریه  ابن شبیب میاید

این جمعه …

این جمعه زیر پای تو بودن غنیمتاست

یک لحظه هم برای تو بودن غنیمت است

دست مرا بگیر و ببر در خیال خود

در حال و در هوای تو بودن غنیمتاست

صلوات

درخانه قبر خود براتی بفرست

بر عفو گناهت حسناتی بفرست

گر منتظر یوسف زهرا هستی

از بهر ظهورش صلواتی بفرست

آقا بیا و روضه بخوان …

ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن

صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن 

چشمم به راه ماند بیا و شبی از این

پس کوچه های خاکی قلبم عبور کن 

قبله نما

هنوز حال و هوایی که داشتم دارم

به سینه سوزو نوایی که داشتم دارم

برای درک حضور تو ای گل نرگس

هنوزسعی وصفایی که داشتم دارم

علم برداریم

بایدکه به یاریش علم برداریم

ازسینه اوغصه و غم برداریم

در راه ظهور گل زهرا باید

اندازه وسع خود قدم براریم

سید مجتبی شجاع

 

گم شدگان بادیه

آقا بنگر سوختن یکدله ها را

سر برده فراق تو دگر حوصله ها را

ما گم شده ی بادیه ی داغ فراقیم

در پای طلب ها بنگر آبله ها را 

اهانت به امام هادی (ع)

آقاببخش , بار دگر قلبتان شکست

اینبار جدتان هدف دشمنان شده

ازبس که ما به ظاهر اسلام رفته ایم

شیطان میان باطن عالم نهان شده

دیوانگی

از هرچه دلگرمیست, دستانت مرا بس

اقلیم روح انگیز چشمانت مرا بس

دشتی سراسر یاسمن در سینه داری

گل بوته هایِ دشت و دامانت مرا بس

مقصّر

تقصیر کیست این همه مدت که نیستی ؟

تقصیر کیست در پس غیبت تو زیستی ؟

می ریزد آبروی من آن لحظه که ملک

می آورد به محضر پاک تو لیستی

وداع بافاطمیِّه

کاش می آمدی عزیزدلم , تا شود سبز روزگاردلم

کاش می آمدی ُّو گل می کرد , خنده برلعل غصِّه دار دلم

بس که از دل خبر نمی گیری , روزگارم سیاه وتلخ شده

کاش می آمدی که برگردد , شهد شادی   سرِ گذار دلم

دکمه بازگشت به بالا