شعر مدح و مناجات حضرت زينب (س)

دیوانگان عمه سادات

مهمان جودتان که به کرات گشته ایم

مشمول جملگی عنایات گشته ایم

در سایه سار بیرق باب الحوائجیم

 دیوانگان عمه سادات گشته ایم

محمد جواد باقری

 

 

غبـار چـادر زیــنـب

برای بارش باران”خدا… خدا…” کافی ست

برای عشق و جنون شهر کربلا کافی ست 

برای بی خردان زرق و برق این عالم…

غبـار چـادر زیــنـب بــرای مـا کـافی سـت

 علیرضا خاکساری

 

عقیله

دلبـــاده بـنوش است  سر خان عقیله

خـوردهشب و روز  از نمک و نان عقیله

هرقـلب حسینی که شده  واله و شیـدا

دربزم حـسینی شـده مـــهمان  عقیله

در شگفتی

زصبرت در شگفتی اسمان شد

ز وصفت ناتوان وصف وبیان شد

چه کردی روزعاشورا که چشم

تمام افرینش خونفشان شد

روز امتحان

مادرم روز امتحان شده است

وقت رفتن به آسمان شده است

از غریبی وبی کسی حسین

دشمن دون چه شادمان شده است

ره ساحل

دعا کن غم ره ساحل بگیرد

خدا داد دل از قاتل بگیرد

شکیبایی به دل منزل بگیرد

در یغا درد زینب را دوا نیست

ناخدا

باز مرا سوی لبِ خُم کشید

قصه‌یدریا به تلاطم کشید

آمد وتوفان من آغاز شد

باز دریرو به دلم باز شد

روح حماسه

زینب عفیفه ایست کزین بهترش نبود

روح حماسهبود و کم از مادرش نبود

در مجلسیزید چه مردانه حرف زد

جز لافتیدگر صفتی در خورش نبود

آتشفشان زخم منم,داغ دیده ام

آتشفشان زخم منم,داغ دیده ام

خاکسترم,بهار به آتش کشیده ام

چشم بلا کشیده ی من خون جگر شده است

از باغ سرخ آینه ها آه چیده ام

عقیله ی حرم و عشق

زینب تمام عصمت زهراست شک نکن

زینب مرام و هیبت مولاست شک نکن

زینب عقیله ی حرم و عشق خاتم است

بی بیِّ آسمانیِّ دنیاست  شک نکن

اسوه ایثار

اسوه ایثار و ایمان زینب است

مرجع کل خطیبان زینب است

گر ببینی کربلا دارد به خود این اعتبار

اعتبار کربلا در اعتبار زینب است

 محمد غفاری

 

خداوند صبر

دریاست اگرچه داغ , نامطلوب است

کوه است اگر چه در دلش آشوب است

زینب که صبوری از پدر یاد گرفت,

استادِ بزرگِ حضرتِ ایوب است!

 عارفه دهقانی

 

دکمه بازگشت به بالا