عاشقانت اگرچه غم دارند
پا به پایش سرور هم دارند
زیر قبه است هرکجا روضه ست
خانه ها حرمت حرم دارند
عاشقانت اگرچه غم دارند
پا به پایش سرور هم دارند
زیر قبه است هرکجا روضه ست
خانه ها حرمت حرم دارند
دل من کرببلا مانده و از دل دورم
چه کنم در قفس جسم چنین محصورم
نرسد دست به جانم به گریبان که رسد
چه کنم صبر اگر که نکنم مجبورم
وقتش رسیده با شما معنا بگیریم
با عشق تو در هر محرّم پا بگیریم
کوچک ترین ها با شما خیلی بزرگ است
قطره شدیم اندازه ی دریا بگیریم
همینکه با تو زمان حساب خواهد شد
حساب دفتری ام صد کتاب خواهد شد
بدون عشق اگر خانه ای بنا سازم
به یک نسیم یقینأ خراب خواهد شد
من رو به هیچ کس نزنم تا حسین, هست
دل را بریدم از همه زیرا حسین, هست
دربِ ورودیِ دلِ نوکر سه قفله است
در بین خانه یکه و تنها حسین, هست
زودتر آمدهام زودتر احسان بکنی
اول صبح نگاهی به گدایان بکنی
باز هم روز سه شنبه شدهام مهمانت
رسم این است پذیرایی مهمان بکنی
پَر در می آورم
هرجا که نامِ نامی دلبر می آورم
تااوجِ آسمان
پَر می زنم پیاله نَه کوثر می آورم
عقیده ی همه یاران به اتفاق این است
که اشک شور بیاد حسین شیرین است
کنار قتلگه تو به گریه جان دادن
ز وعده ها که به خود داده ام یکی این است
تا آمدم کاری کنم عمرگران رفت
عمر گرانم پای این و پای آن رفت
گفتم که توبه میکنم این ماه اما
توبه نکردم آخر از دستم زمان رفت
ثانیه های عمر من تباه شد نیامدی
روزشمار من پر از گناه شد نیامدی
سال نمای هجر را صفحه به صفحه خوانده ام
هجر تو بیشتر زسال و ماه شد نیامدی
هر کس که در این میکده زحمت نکشیده
راه کجِ سِیرش به سعادت نکشیده
مردم به تملق به بزرگی نرسیدند
شاهیم به احسان تو, منت نکشیده