شعر مدح و مناجات

زودتر آمده‎ام

زودتر آمده‎ام زودتر احسان بکنی

اول صبح نگاهی به گدایان بکنی

باز هم روز سه‎ شنبه شده‎ام مهمانت

رسم این است پذیرایی مهمان بکنی

رنگِ روضه

پَر در می آورم
هرجا که نامِ نامی دلبر می آورم
تااوجِ آسمان
پَر می زنم پیاله نَه کوثر می آورم

محرم تموم شد

 

 

یه فکری برای
وصالم کن ارباب
اگه کم‌گذاشتم
حلالم کن ارباب

تو کشته ی اشکی

عقیده ی همه یاران به اتفاق این است
که اشک شور بیاد حسین شیرین است

کنار قتلگه تو به گریه جان دادن
ز وعده ها که به خود داده ام یکی این است

گفتم که توبه میکنم

 

تا آمدم کاری کنم عمرگران رفت

عمر گرانم پای این و پای آن رفت

گفتم که توبه میکنم این ماه اما


توبه نکردم آخر از دستم زمان رفت

روزشمار من

 

ثانیه های عمر من تباه شد نیامدی

روزشمار من پر از گناه شد نیامدی

سال نمای هجر را صفحه به صفحه خوانده ام

هجر تو بیشتر زسال و ماه شد نیامدی

یابن الحسن

هر کس که در این میکده زحمت نکشیده
راه کجِ سِیرش به سعادت نکشیده

مردم به تملق به بزرگی نرسیدند
شاهیم به احسان تو, منت نکشیده

به قربان اباعبدالله

شهرت ماست, محبان اباعبدالله
ریزه خواریم سر خوان اباعبدالله

نظر فاطمه از روز ازل بر ما بود
نام ما بوده به دیوان اباعبدالله

قلب من شد مبتــلایت یا حسین
عاشق صحن و سرایت یا حسین

از خدا خواهم که روزی من شوم
زائـــر کــرب و بــلایـــت یا حسین

حسین جان

تشنه لب در کربلا غوغا بپا کردی حسین
جان خود را هـم برای دین فـدا کردی حسین

لحظـه آخرکه آن نامرد خنجر را کشید
جای نفرین, زیر لب او را دعا کردی حسین

بزم عزای روضه

میخرم برجان خود درد و بلای روضه را
میکشم برصورتم دست شفای روضه را

پیش تو آخر سیاهی روسپیدم میکند
دوست دارم پرچم بزم عزای روضه را

گلیم خاکی دل

گلیم خاکی دل را خودش تکان داده
خودش مسیر حسینیه را نشان داده

همیشه دعوتمان می کند و این یعنی
برای توبه دوباره به ما زمان داده

دکمه بازگشت به بالا