شعر مدح و مناجات

همگی سربازیم

هر چه جان است , به قربان اباعبدالله
هر چه گیسوست , پریشان اباعبدالله

“این حسین کیست , که عالم همه دیوانه ی اوست”
کل دنیا شده حیران اباعبدالله

بیچاره ام!

روی خوشی نشان بده این روسیاه را
از شب زده دریغ نکن نور ماه را

بینای ظاهری شدم و کور مطلقم
وقتی بدست نفس سپردم نگاه را

انتظار فرج

هرکه در طایفه منتظران جا دارد
چشم امّید به بیداری فردا دارد

همه ی عمر دم از یاری مولا زده ایم
گرچه گفتیم, ولی وقت عمل جا زده ایم

بابالحوائج

درهم است ابروش یا تیغ دو دم برداشته
بس که چشمش وا شده ابروش خم برداشته
از عرب چشمان نافذ را به تذهیب مژه
این کمان آرشی را از عجم برداشته

شعر ولادت حضرت عباس (ع)

صد گره بر هر گره در کار اگر داری کم است
یا که صدهاحاجتِ دشوار اگر داری کم است
یا که قدَّ آسمان آوار  اگر داری کم است
یا که در قلبت غمی بسیار اگر داری کم است

شعر ولادت سیدالشهدا (ع)

سال ها دل طلب جام می از ما می کرد
طلب می ز فلان ساقی رسوا می کرد
روز و شب گریه برای رخ لیلا می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

شعر ولادت قمرالعشیره (ع)

شام مارا سحر رسید امشب
آسمان را قمر رسید امشب
می به ما بیشتر رسید امشب
که علی را ثمر رسید امشب

شعر مدح حضرت ابوالفضل (ع)

همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است
چراکه حضرت مشکل گشا اباالفضل است

دو دست داده به راه خدا و پس چه عجب
اگر که معنی دست خدا اباالفضل است

شعر مدح قمر بنی هاشم (ع)

به نام نامی شاه جهان ابوفاضل
به نام ماه زمین و زمان ابوفاضل
به نام اسوه نام اوران ابوفاضل
به غیرت و شرف عشقمان ابوفاضل

بگو یکسیت فقط پهلوان ابوفاضل

نعمت افزون

تیغ دوابروی تو رونق بازار شد

مشتری چشم تو واله وبیمار شد

عطر تنت مانده در خاطره هر نسیم

زلف پریشان تو زینت گلزار شد

عارفِ بالله

مستی از جام تو سرمنزل هوشیاری ماست
بیدل از عشق شدن شیوه دلداری ماست

مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم
دردبیچاره این لذت بیماری ماست

آلوده‌ایم

هرچه بادا باد اما عشق باد
عشق بادا عشق بادا عشق باد
جوهر این عاشقی‌ها عشق باد
کارِ دنیا کارِ فردا عشق باد
عقل رفت وگفت تنها عشق باد

دکمه بازگشت به بالا