شعر مدح و مناجات

شعر مناجات با خدا

در آتش هوا و هوس دل سیاه شد
ساعات عمر من همه خرج گناه شد
خیلی گناه کردم و خیلی عوض شدم
اوقات خوب زندگی من تباه شد

شعر مناجات با خدا

دامنم آلوده شد گرچه ز دنیا دوستى

جان به قربانت که بخشیدى مرا با دوستى

 

ناسپاسم, ناپسندم, نارفیقم, یا رفیق

از تو امّا من ندیدم چیزى اِلّا دوستى

 

شعر مناجات با خدا

من عبد روسیاهم دست مرا بگیرید
شرمنده از گناهم دست مرا بگیرید

از بس که دور گشتم از خانه ی حبیبم
گم گشته است راهم دست مرا بگیرید

شعر مناجات امام زمان عج

“بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران “
در انتظار روی ماه توأم کماکان
حتی اگر که مردم یک دم بیا سراغم
“کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران”

شعر مناجات امام زمان (عج)

شکسته شد دلم ازدست این و آن بی تو

چگونه پر  بکشم  تا  به  آسمان  بی تو

 

چقدر وعده ی فردا چقدر جمعه ی بعد

ببین که بر لبم آقا رسیده جان بی تو

شعر مناجات امام زمان(عج)

هرمِ پر پروانه ی پر سوخته دارم
داغ دل یک مرد جگر سوخته دارم

دل هرچه کشید از غم هجران رخت بود
من شکوه از این هجر پدر سوخته دارم

شعر مناجات امام زمان(عج)

دم دکانم ایستادم و خبر فروختم
برای هر خبر هزارتا جگر فروختم

فضول گشته قاصدت… به قیمت نگاه تو
نخوانده نامه ی تو را به نامه بر فروختم

شعر مناجات با امام زمان(عج) روضه حضرت رقیه(س)

کی می کُشد ما را فراق یار, آقا
کی می شوم لایق به یک دیدار ,آقا

هر دفعه قلبت را به یک شیوه شکستم
اما تو بخشیدی مرا هربار, آقا

شعر مدح امیرالمؤمنین

لحظاتی که خدا خلقت دنیا می کرد
یاد از خال رخ حضرت مولا می کرد

عالمی بود اگر, عین عدم بود و فقط
مرتضی بود که با دست خود ابدا می کرد

شعر مناجات با خدا

دوباره آمده ام, گرچه دیر برگشتم
ولی شبیه گدا سر به زیر برگشتم

به صد امید به سوی تو روی آوردم
به سوی خانه ی نعم الامیر برگشتم

شعر مناجات با خدا

الهی چه می خواهی از بنده ات؟
که یک عمر بوده ست شرمنده ات

الهی شکسته پر و بال من
به هم ریخته حال و احوال من

شعر مناجات و روضه سیدالشهدا (ع)

قول خوب است  قول مردانه
قول هایی   شبیه افسانه
نه فقط قول  عزم جانانه
پای تو سوختن  چو پروانه

دکمه بازگشت به بالا