شعر مدح و مناجات

از هرچه هست و نیست

از هرچه هست و نیستدگر بی نیاز شد
دستکسی که پیش کریمان دراز شد

درلطف با گدا, چه کسی بهتر از حسین؟
لبتر نکرده ایم در خانه باز شد

حلقه به گوش تو ام ای لقبت لافتی

حلقه به گوش تو ام ای لقبت لافتی

هرچه بگویی کنم بی چک و چون و چرا

خون دو دیده گواست بر غم حجر تو یار

بهر مداوای دل کن تو شبی رو به ما

از هرچه هست و نیست دگر بی نیاز شد

از هرچه هست و نیست دگر بی نیاز شد
دست کسی که پیش کریمان دراز شد

در لطف با گدا, چه کسی بهتر از حسین؟
لب تر نکرده ایم در خانه باز شد

به یک نگاه تو بیمار می شود دل من

به یک نگاه تو بیمار می شود دل من

به یک کرشمه گرفتار می شود دل من

برای درک حضور تو ای گل نرگس

همیشه راهی گلزار می شود دل من

دین حسین (ع)

من کافر مسلم شده دین حسینیم

ما مقلد عشق و فرامین حسینیم

این دل حرم کرببلا فخر زمین است

ما در صدد بستن آذین حسینیم

سبـوی علی

هر که مست است مست روی علی است

هر چه مستی است از سبـوی علی است

تاک را کاشت با دو دست خـودش

باده یک قطره از وضوی علی است

وعده ما سحری پای ضریح عباس

می برم نام تورا تاببری نام مرا

پرکن از جام لب خویش همه جام مرا

خاک هم گاه گداری بدهد طعم عسل

بوسه از خاک رهت کرده عوض کام مرا

محول الاحوال

فالی زدم که گفت: به اقبال می رسی

مثل همیشه گفته به من فال: می رسی 

یادش به خیر موقع تحویل سال نو

گفتم به خود دگر که تو امسال می رسی

فالی زدم که گفت: به اقبال می رسی

فالی زدم که گفت: به اقبال می رسی

مثل همیشه گفته به من فال: می رسی

 

یادش به خیر موقع تحویل سال نو

گفتم به خود دگر که تو امسال می رسی

آقا! تو را «آقا»

آقا! تو را «آقا» مرا «نوکر» نوشتند

یعنی تو را اوّل مرا آخر نوشتند

 

روی سیاه من یقیناً حکمتی داشت

شکر خدا نام مرا قنبر نوشتند

سردار

آقا! تو را «آقا» مرا «نوکر» نوشتند

یعنی تو را اوّل مرا آخر نوشتند

 

روی سیاه من یقیناً حکمتی داشت

شکر خدا نام مرا قنبر نوشتند 

مدح بی بی سلام الله

از اشک های چشم تو زمزم درست شد

از ناله های نیمه شبت غم درست شد

با یاری ملائکه در هیئت خدا

از چادر سیاه تو پرچم درست شد

دکمه بازگشت به بالا