شعر مدح و مناجات

روز ازل

روزازل به دست تو چشمم خریده شد

اصلابرای خون تو اشک افریده شد

بادست مادر تان برای تمام ما

پیراهنعزای محرم بریده شد

بی بی

بیبی مرا ز خانه ی خود رد نمیکند

درحق این غلام بدش بد نمیکند(۱)

بیبی مرا برای خودش پروریده است

بیبی مرا برای حسینش خریده است

آرزوی بهشتیان

آرزوی بهشتیان اینجاست

زائر صحن مرتضی زهراست

معنی ِّ کامل کلام الله

شک نکن بی گمان خود مولاست

آقا حوصله داری؟؟

من حرف دارم با تو آقا حوصله داری؟؟

فکرشما هستم میان خواب و بیداری

تاکی نشینم پای تقویم فراق تو ؟؟

دیگربس است این جمعه های سرد و تکراری

دار وندار عالم

این,حسین دار وندار عالم است

صبردنیا و قرار عالم است

هرکه یک شد ,او هزار عالم است

روشنی شام تار عالم است

کبوتر دل ما

کبوتر دل ما جمعه را مروری کرد

برای آمدنش ندبه غرق شوری کرد

خدا کند برسد جمعه ای که برگویند

ز کعبه آن گل نرگس,عجب! ظهوری کرد

ره ساحل

دعا کن غم ره ساحل بگیرد

خدا داد دل از قاتل بگیرد

شکیبایی به دل منزل بگیرد

در یغا درد زینب را دوا نیست

سهمیه ی امام رضایی

آقا سلام! سوز و نوایی به ما بده

هر صبح و شام حال بکایی به ما بده

دل تنگ دیدن تو شدیم ایّها الغریب

آغوش خویش وا کن و جایی به ما بده

انتظارها

خدا کند به سر این انتظارها برسد

زمان مرگ خزان بهارها برسد

نشد اگر برسم من به پای بوسی تو

خدا کند که از آن سو غبارها برسد

با تربت

منکه با تربت تو کام لبم باز شده

اصل این نوکریم از ازل آغاز شده

مادرم درس غلامی تو ام می آموخت

اولین پیرهن مشکی من را می دوخت

با وفا ببخش

با اینکه بی وفا شده ام با وفا ببخش

این بار محض خاطر زهرا(س) مرا ببخش

خود را اسیر بند معاصی نموده ام

من توبه می کنم تو فقط بنده را ببخش

نفهمیدم چه شد

نفهمیدم چه شد نامش به دنیا در سرم افتاد

به سختی ها به کارم شد و قلبم در حرم افتاد

نفهمیدم چه شد رفتم به دامش در بساطش,وی

دعا کارش عطا شغلش,گره بر شاهکرم افتاد

دکمه بازگشت به بالا