شعر مدح و مناجات

بوی بهاران آمده

مژده ای تقویم ها ! بوی بهاران آمده
فصل یخبندانِ دلتنگی به پایان آمده

سفره‌دارِ سی شبِ ماهِ مبارک ، اَلسَّلام!
پهن کن خوانِ وسیع‌ات را که مهمان‌ آمده

من آمدم

یک ذرّه التفات به چشم ترم کنید
من آمدم که توبه کنم، باورم کنید!

حتی به زور راه ببندید روی من..
پاسوزِ سالیانه ی پشت درم کنید

آقای مهربون

دوباره سلام آقای مهربون
سلام ناقص من رو بپذیر
من همون گدام که روی لبمه
حرف تکراری “دستمو بگیر”

شرط عاشقی

در‌سماواتش‌ اگر که خواستی پر وا کنی..
باید اول از تعلق های خود پروا کنی!

یوسف گم گشته الزاما که در بازار نیست
می‌توانی یار را در قلب خود پیدا کنی

دلِ شکسته

بگو ز بخشش آلوده ها خبر بزنند
دوباره نوبت بیچاره هاست، در بزنند

صدای وا شدن میکده می آید باز
حواله شد مِی ما را به چشم تر بزنند

ماه خدا

عاشقان رمضان ماه خدا آمده است
فرصت بندگی و ماه دعا آمده است

به کریمی که به دنبال گدا میگردد
این خبر را برسانید گدا آمده است

حسین جان

ای روضه هات مرکز خیرالعمل حسین
ای خون بهات خالق عزُّ و جل حسین

من زنده ام همینکه تو را گریه می کنم
من زنده می شوم به سلامٌ علی الحسین

به اذن عالیِ اَعلی

به اذن عالیِ اَعلی، به احترامِ علی
شروع می کنم این ماه را به نام علی

ببخش با عجله، دست خالی آمده ام
شنیده ام که مهیاست بارِ عامِ علی

را گم کرده ام

بین سینه بی غم تو آه را گم کرده ام
یک نسیم تازه دلخواه را گم کرده ام

آنقدر سر به هوایم که نفهمیدم چه شد
در مسیر بنده بودن راه را گم کرده ام

بارالها

بارالها بار سنگین گناه آورده ام
باز هم بر درگه لطفت پناه آورده ام

روز اول مصحفی خالی به من دادی و من
نامه ای غرق خطا و اشتباه آورده ام

یا اَیُّهاالرحمن

مستیم..،دورِ صدهزارم را نگیر از ما
لطفاً شراب ناب این خُم را نگیر از ما

پاسخ نمی گویی سلام باده نوشان را؟!…
یا ربّنا! لفظ علیکُم را نگیر از ما

آقای من

ای مسیحای دل حضرت زهرا برگرد
آه ای ماه به آه دل تنها برگرد

بی تو هر روز هوای دل ما بارانیست
بی تو تا صبح فرج خیر در این دنیا نیست

دکمه بازگشت به بالا