بخوان ز چهره ام آه دل غمین مرا
به دیده بوسی پایت ببین جبین مرا
دوباره گریه ی دوری دوباره گریه ی شرم
کشیده است روی دیده آستین مرا
دلم دیار گناه است با نگاهی باز
بیا و فتح کن ای شاه سرزمین مرا
تو نیستی و غمت مونس دلم شده است
بگیر از منِ غمدیده همنشین مرا
به جز نگاه تو که بارها امانم داد
که دفع کرده بلاهای در کمین مرا
مرا به کرب و بلا بردی اربعین اما
بیا و پای پیاده ببر مدینه مرا
محمدعلی بیابانی