نذر لبخند قاسمش صلوات
رمضان است ماه صوم و صلات
ماه جود و کرامت و خیرات
خانه هر کسی کریم تر است
می شود کعبه, کعبه حاجات
در مدینه عجب هیاهویی است
درِ این خانه اکثر اوقات
ولی امشب قیامت دگری ست
که چنین جلوه گر شده برکات
حسن بن علی پدر شده است
نذر لبخند قاسمش صلوات
در جمال و جلال و یکتایی
آیه آیه تجلّی حسنات
زمزم و سلسبیل می نوشند
از لبش جرعه جرعه آب حیات
چشمهایش بهشت اهل ولا
پلک هایش گشوده باب نجات
دست ابن الکریم می بخشد
به گدایش دوباره برگ برات
امشبی همسفر شدم با ماه
مقصدم کربلاست! بسم الهز
در نگاهت فروغ توحید است
چشم هایت دو چشمه خورشید است
هر نگاه پر از صلابت تو
در حرم روشنای امید است
با تماشای قامتت, ارباب
پدرت را کنار خود دیده است
کوه عزم و اراده ای قاسم!
در دلت شور عشق, جاوید است
نورِ حُسن و حماسه مولا
بر قد و قامت تو تابیده ست
دمی از رخ نقاب را بردار
پرده آفتاب را بردار
مشق کردی خروش ایمان را
این شکوه بدون پایان را
آفریدی میانه میدان
رزم مولایی نمایان را
پسر تکسوار صبح جمل
زیر و رو کرده ای تو میدان را
صد چو أزرق غبار یک قدمت
بنگر این لشکر گریزان را
تیغ اگر بر کشی شبیه عمو
به لجام آوری تو طوفان را
قامت تو اگر چه بی زره است
تیغت آن ابروان پر گره است
کام خشکت پر از عسل شده است
چشم تو چشمه غزل شده است
شیوه های نبرد حیدریات
طرحی از عرصه جمل شده است
مادرت «إن یکاد» می خواند
پس
ر
مجتبی چه یل شده است
شوق پرواز را همه دیدند
در نگاهی که بی بدل شده است
در هوای امام لب تشنه
جان فشانی تو مثل شده است
از ازل با خدات یکدله ای
تا وصالش نمانده فاصله ای
راوی داغ تو نسیم شده
پیکرت دشت یا کریم شده
بیکران است وسعت قلبت
داغ هایت اگر عظیم شده
چیزی از پیکرت نمانده دگر
بسکه دلجویی از یتیم شده
همه با اسب های تازه نفس!
چقَدَر دشمنت رحیم شده!
اتفاقات تازه ای افتاد
نعل هم آمده سهیم شده
پیکرت در غبارها گم شد
در میان سوارها گم شد
یوسف رحیمی
یه روز یه ترک بود …..
در اینجا : http://ashegheasemani.blogfa.com/post/38