شعر مناجات امام حسين (ع)
عزیزم حسین(ع)
تا که من یاد تو کردم، زبان گفت حسین
چشم ابری شد و با اشک روان گفت حسین
قاب عکس حرمت دیدم و بیچاره شدم
این دلم پر زد و با هر ضربان گفت حسین
دل من تنگ شده بهر شلوغی حرم
زائرت کیست که با آه نهان گفت حسین
گنهِ نوکر تو داغ فراقش زده است
به تو از دور سلام با دل و جان گفت، حسین
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
توبه ام ریخت بهم، مرثیه خوان گفت حسین
عالمی ریخت به هم، وقت فراق سر و تن
مادری با قدّ خم، گریه کنان گفت حسین
ز بلندای حرم، خواهر او می بیند
عصمه اللهِ علی، لطمه زنان گفت حسین
ز کدام داغ بگویم، غم تیر و دشنه
سم اسب و تن مجروح، جهان گفت حسین
علی مطهری فر