شعر شهادت حضرت علی اصغر (ع)
عزیزم حسین(ع)
تنها نه اینکه پیر و جوان گریه میکند
در ماتمش زمین و زمان گریه میکند
از شرق تا به غرب، محیط حسینیه
دارد جهان کران به کران گریه میکند
جبریل هم ز عرش مشرف به روضه شد
بنشسته بین گریهکنان گریه میکند
آن عاشقی خوش است که همپای واجبات
هنگام پنج وقت اذان گریه میکند
رحمت به غیرت پدرم که دم غروب
پیوسته در عیان و نهان گریه میکند
میقات روضههای عطش خیز کربلا
سینی چای موکبمان گریه میکند
از فرط غصه سر به بیابان گذاشتم
دیدم به وقت ذبح شبان گریه میکند
اندر پیاله عارف روشن ضمیر دید
بر سر زنان امام زمان گریه میکند
فرموده است: جد غریبم برای تو
مهدی تمام صبح و شبان گریه میکند
تا دید غنچهاش روی نیزه شکفته شد
رأس پدر به روی سنان گریه میکند
تا جرعهای گرفت و به دامان رسید شیر
زان پس رباب جامه دران گریه میکند
مصطفی هاشمی نسب