شعر مناجات با خدا

سائل بی دست وپایم حال زارم را ببین
باز هم کردم ضرر, دارو ندارم را ببین

درب بیچاره سرا شد باز,من هم ٱمدم
خویش را بیچاره کردم روزگارم را ببین

شعر ولادت حضرت رقیه (س)

خلق کرده حق به پاس ناز تو احساس را
در نگاه دیگران کردی تداعی یاس را

اوج احساساتی و دارم یقین در خلقتت
خرج کرده حضرت رب واژه وسواس را

شعر حضرت رقیه (س)

درِ این خانه که جبریل ارادت دارد
سگ دربار به یک شیر شرافت دارد

قلمم لال شد از وصف,چه گویم وقتی
کمترین نوکرشان حکم شفاعت دارد

شعر ولادت حضرت ابالفضل (ع)

پروردگار فضل و ادب هردو باهم است
لقمان همیشه محضر او تا کمر خم است

مثل حسین, جود و سخایش حسن صفت
حیدر خصال و ساقی و سردار علقم است

شعر ولادت حضرت امیرالمومنین علی (ع)

به بندگی نرسد بنده ای به پای علی
قلم چه عاجز ولال است در ثنای علی

محب آل علیم خوشم که اثباتِ
حلال زادگی من بود به پای علی

شعر ولادت حضرت زهرا (س)

بعد از این شهر نبی جلوه ی طوبا دارد
قوم در خواب فرو رفته مسیحا دارد

ازدحامی ز ملایک شده این بیت النور
مصطفی روی زمین عرش معلی دارد

به احترامش

عصاره ای ز گِل صبر انتخاب شد
اثر گرفت ز روح خدا و ناب شد
مؤنث است ولی عین بوتراب شد
دوباره نقشه ابلیس ها خراب شد
به حیدری پس از حیدر انتصاب شد

قمر در آسمان

 

قمر در آسمان کامل قشنگ است 

دو چشم خسته ی سائل قشنگ است

شنیدم پهلوانی گفت الحق 

علم دست ابو فاضل قشنگ است

دکمه بازگشت به بالا