یا مُجیبَ دَعوَهِ المُضطَرّین

غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا 

رمضان آمده و حال بکا نیست مرا 

روزگاری به هوای همه کس بال زدم

پر پرواز به درگاه شما نیست مرا

یوسف خانواده ی زهرا

نگران بودم و پریشان حال

ناگهان شیهه ی عقاب آمد

متوجه شدم که لشگر کفر

به سراغ تو با شتاب آمد

جان عالم تصّدق سرتان

جانعالم تصّدق سرتان

به فدای شما و مادرتان

توامیری امیر قلب منی

و منم من همیشه نوکرتان

منم عاشقی

منم عاشقی که به عشقش دچارم

منم زائری که بهایی ندارم

منم بی قراری که دائم خمارم

منم سربه داری که عبد نگارم

به لطف حضرت حق

به لطف حضرت حق حس معنوی دارم

به شوق خواندنمرثیه مثنوی دارم

شب شهادت و من یاد کاظمین کردم

و اشک مادرسادات را در آوردم

دوبیتی های امیرالمومنین

علی یکتاپرستی بی زوال است

نماد بنده ای نیکو خصال است

بگو با سنی ملعون و منفور

جدایی من و حیدر محال است

ابد والله ما ننسا حسینا

علی گویان عالم , ذوالفقارم

و ای زهرائیان , زهرا تبارم

اگر بارانی ام ابر بهارم

من از روز نخستین گریه دارم

ای راوی تمام مقاتل

 ای راوی تمام مقاتل چه میکنی

در جنگ علیه جبهه ی باطل چه میکنی

سیدتی عالمه ی بی معلمه

در پیشروی مردم جاهل چه میکنی

مادری غم زده

بچه آهویم که در دام شما افتاده ام

گرچه در بندم ولیکن بنده ای آزاده ام

هر که نقش خویش را در خاکساری دیده است (1)

شاد از آنم خاکسار کوی ” آقازاده ” ام

قرآن ناطق

یک سبد یاس در بغل دارم

آسمانی پر از غزل دارم

بی خودی شاعرم نکردی که

به سرم شور لم یزل دارم

یا علی گفتی و غم آغاز شد

یا علی گفتی و غم آغاز شد(1)

ناگهان قفل زبانم باز شد 

یاعلی گفتی همین اعجاز توست

یاعلی پروانه ی پرواز توست

ما گریه کنان ام کلثوم هستیم

ما از می جام عاشقی سرمستیم

بر مرحمت دخت علی دل بستیم

محشر که بیاید همگی میگوییم

ما گریه کنان ام کلثوم هستیم

دکمه بازگشت به بالا