ای شهید زهر ظلم اشقیا

ای شهید زهر ظلم اشقیا
ای تو قبل از مرتضی بابای ما

گو چه دیدی از جفای روزگار
ترک زهرا کرده ای با اضطرار

آخر این شرک خفی را علنی خواهم‌کرد

آخر این شرک خفی را علنی خواهم‌کرد
و پرستیدن او را شدنی خواهم‌کرد
من به تنهایی از این جام نخواهم‌نوشید
همهٔ اهل جهان را حسنی خواهم‌کرد

همیشه صبح و شبم غرق صحبت حسن است

همیشه صبح و شبم غرق صحبت حسن است
که زنده روح من از این محبت حسن است

اگر که بی حسنم سمت دوزخم ببرید
کلید جنت من در رضایت حسن است

سرمایه ی ما گریه برای حسن است

سرمایه ی ما گریه برای حسن است
کاشانه ی ما دارالعزای حسن است
هرکس که بیفتاده گره بر کارش
محتاج نگاه پر عطای حسن است

نوشته اند به وصفت که محترم بودی

نوشته اند به وصفت که محترم بودی
میان شهر مدینه مسیح دم بودی

همیشه سفره ی لطفت گدا فراوان داشت
عزیز فاطمه, از بسکه باکرم بودی

روح معارجی تو به سر و علن , علی

روح معارجی تو به سر و علن , علی
صاحب مدارجی تو امیر سخن , علی
باب الحوائجی تو به هر مرد و زن , علی
با یک نگاه نافذت ای بت شکن , علی

سیاهیه غمت از این دل سیاه نرفت

سیاهیه غمت از این دل سیاه نرفت
بخاطر غم تو از گلویم آه نرفت

به جرم عشق مرا پیش یار دار زدند
سر کسی به روی دار بی گناه نرفت

دارم به سر هوای تو یا ایهاالغریب

دارم به سر هوای تو یا ایهاالغریب
دارم به لب نوای تو یا ایهاالغریب

حسرت به دل نشسته ام و زار می زنم
در داغِ کربلای تو یا ایهاالغریب

تپش تپش زدن قلب ما حسین حسین

تپش تپش زدن قلب ما حسین حسین
پناه نوکر بی دست و پا حسین حسین
کسی که گریه کنش شد دگر چه میخواد؟!
نوشته ایم به جای دعا حسین حسین

سرخاک تو بی خبر آمدم. عزادارمو خون جگر آمدم

سرخاک تو بی خبر آمدم.
عزادارمو خون جگر آمدم
درست است بی بال و پرآمدم
به شوق تو اما به سر آمدم

یک اربعین نبودم اگر, حال آمدم

یک اربعین نبودم اگر, حال آمدم
از کوفه پر شکسته و بی بال آمدم

قدَّم رشید بود زمانی, ولی حسین
در زیر بار ماتم تو دال آمدم

دلم گرفته شبیه غبار کرب وبلا

دلم گرفته شبیه غبار کرب وبلا
شدم اسیر نگاه نگار کرب وبلا

دوباره قافله رفت و شدم پریشان دل
نشد دوباره شوم هم جوار کرب وبلا

دکمه بازگشت به بالا