علی توحید صادق بود علی قرآن ناطق بود

علی توحید صادق بود علی قرآن ناطق بود
علی سعی و صفا زمزم علی محبوب خالق بود
علی تورات موسی بود علی انجیل عیسی بود
علی داماد پیغمبر علی محبوب زهرا بود

باز دلم در هوای حضرت هادی

باز دلم در هوای حضرت هادی
پرزده تا سامرای حضرت هادی

می کِـشدم سمت بارگاه رفیعش
جذبه ی گنبد طلای حضرت هادی

جان به قربان علی و آل او

جان به قربان علی و آل او
بهترین القاب عالم مال او
دست ما و گوشه ای از شال او
سایه دارد بر سر ما بال او

عالم فدای یک سر موی تو یاعلی

عالم فدای یک سر موی تو یاعلی
منظومه ی تمام نمای خدا علی

عادت به سجده سمت نجف دارد این سرم
“أصبحت زائرا لک یا…” مرتضی علی

"بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران "

“بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران “
من منتظر نشستم در راه تو کماکان
حتی اگر که مردم یک سر بیا سراغم
“کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران”

از بانی این عزا نخواهیم گذشت

از بانی این عزا نخواهیم گذشت
از خون شهیدها نخواهیم گذشت
از هرچه که بگذریم تا آخر عمر
از آل سعود ما نخواهیم گذشت

یا رب تو بِکَن ریشه ی این ظلم و ستم را

یا رب تو بِکَن ریشه ی این ظلم و ستم را
پیش از همه آن خائنِ مُزدورِ حرم را
یک بارِ دگر فتنه ی عـُمّـــــالِ سعودی
انداخته بر دامنِ ما شعله ی غم را

دل که می‌‎گیرد دوچشم تر به دادم می‎رسد

دل که می‌‎گیرد دوچشم تر به دادم می‎رسد
در زمان فقر این گوهر به دادم می‎رسد
وسع کم هرگز برای ما فقیران ننگ نیست
دست من خالی که باشدسربه دادم می‎رسد

گرچه مـقـامِ رَفْعَت او را کسی نداشت

گرچه مـقـامِ رَفْعَت او را کسی نداشت
هنگام خشم, رأفت او را کسی نداشت

شمشیر خویش را به عدو داد وقت جنگ
پس شک نکن,مروّت او را کسی نداشت

کینه شعله ها دارد در دل سر سپرده های یهود

کینه شعله ها دارد
در دل سر سپرده های یهود
لعنت حق به هر چه وهابی
لعنت فاطمه به آل سعود

داد جگرش ادامه داد علی ست

داد جگرش ادامه داد علی ست
فریاد گلوش عین فریاد علی ست
هیهات! سفیر بودنش جرمش نیست
جرمش فقط این است که داماد علی ست

عاشقی ادعا نمی خواهد

عاشقی ادعا نمی خواهد
نوجوان که عصانمی خواهد

چشم خیس و دل کباب بس است
نوکری دست و پا نمی خواهد

دکمه بازگشت به بالا