بوی خدا نمیدهد اصلا نوای من
بالا نمی رود به گمانم دعای من
دیدی اگر منم شده ام تحبس الدعا
مانند شیشه می شکند توبه های من
بوی خدا نمیدهد اصلا نوای من
بالا نمی رود به گمانم دعای من
دیدی اگر منم شده ام تحبس الدعا
مانند شیشه می شکند توبه های من
بازار داغ بخشش و ارباب ذوالکرم
هرکس به سهم خویش کمی توشه می برد
خوشبخت آنکه لطف خدا شاملش شده
در پیشِ خلق آبرویش را نمی برد
خوبیِ این روزها در معصیت بخشیدن است
با لبِ تشنه, لبِ لب تشنه ها را دیدن است
توبه های کال, ما را از نفس انداخته
حال, وقت توبه های راستین روییدن است
ای سراپا معصیت بس کن دگر بد باختی
خویش را در منجلابی از گنه انداختی
هرچه تو بد کرده ای من پرده پوشی کرده ام
این منم که دوستت دارم ولی نشناختی
کوفه روزاشم مثه شب شده و
بوی هجرون میرسه از همه جا
یل خیبر, ای خدا تو بستره
یه غمی عجیب نشسته رو دلا
شب است و شاهد غم های بی کران شده ام
به درد هجر گرفتار و نیمه جان شده ام
به پای اشک حسن آه می کشم هر شب
نشسته ام نگران و چه بی امان شده ام
شبهای قدر آمد و آقا نیامدی
زیباترین ستاره ی دنیا نیامدی
ما را امید وصلِ تو اینجا نشانده است
ما آمدیم, یوسف زهرا نیامدی
امشب شب قدر و به لب اقرار دارم من
از معصیت ها یک دل بیمار دارم من
پرونده ای آلوده از کردار دارم من
در پیشگاه حضرت استغفار دارم من
بر آستان تو ای جان , فقیر آمده ام
خدا نگاه بکن ! سر به زیر آمده ام
از آن توست بزرگی و من شبیه همه
صغیر هستم و پیشت حقیر آمده ام
علی زیبا ترین نام جهان است
دلم در بند آن ابرو کمان است
به فکرم روز وشب یاد تو زندست
و نامت ذکر هر روز زبان است
آخر از خاک تو با گریه حرم می سازم
آخرش صحن تو با خرج خودم می سازم
گنبدی مثل رضا و حرمی مثل نجف
روی قبر خاکی تو بهترم می سازم
منم غلام علی و امام من علی است
تمام نیستم امّا تمام من علی است
چه باک از اینکه کسی دَمخُورم نبوده و نیست
خوشا به حال دلم , هم کلام من علی است