قربان علی طایفه و ایل و تبارم
عشق علی و آل علی دار و ندارم
خورشید علی باشد و من همچو غبارم
مانند غلامان علی در پی دارم
قربان علی طایفه و ایل و تبارم
عشق علی و آل علی دار و ندارم
خورشید علی باشد و من همچو غبارم
مانند غلامان علی در پی دارم
رسیده موسم یاری برادر
برایت میکنم زاری برادر
بگویم از برایت رازها را
بخوانم روضه های بازها را
دل شکسته ی من را نمی خری آقا ؟؟؟
چرا به کرب و بلایت نمی بری ما را
بده برات زیارت به این گدا ارباب
تو را به گریه ی شبهای مادرت زهرا
من را چه حاجتی ست به میخانه و شراب
مستی من تویی به خدا یا ابوتراب
عالم تمام قطره و دریا تویی علی
با ذکر نامتان همه را می کنم خراب
سفره دار خانه ی زهرا حسن
اولین شیر نر مولا حسن
ذکر لبهایم همیشه یا حسن
می پرم تا آسمانها با حسن