سلام رفیق

یکی میخواد صدات کنه
میخواد جوابشو بدی
بهش بگی: “سلام رفیق”
بهش بگی: “خوش‌اومدی”

روی عشق

قلم به دست گرفتم دوباره بنویسم
نهاد عشق شدم تا گزاره بنویسم
حروف شمسی خود با ستاره بنویسم
توان گرفته‌ام از یک عصاره بنویسم

فمن یمت یرنی

علی برای ثنایش به من توان داده
به جوهر و قلم و کاغذم زبان داده

مقام دیدن نور خدای در نجفش
فضیلتی است که مولا به شیعیان داده

غربتِ زندان

تمام حجم تنت زیر یک عبا مانده
به روی پهلوی تو چند جای پا مانده

نفس کشیده‌ای و بند آمده نَفَست
به سینه‌ات چقدَر استخوان, رها مانده

نور

شور برپا شده و عشق, به بار آمده است
باز هم رایحۀ فصل بهار آمده است

ماه, چون مُهر شده جانب منبر رفته
سورۀ شمس, به مهمانیِ کوثر رفته

دردِ بی مادری

 

یک جهان روضه و یک چشم پراز نم داری

 آه   ,    آقای  غریبم   به  دلت  غم داری

 دردِ بی مادری ای کاش دوایی  می داشت

 فاطمیّه  شده    و    اشک   دمادم   داری

شعر ولادت حضرت علی اکبر (ع)

آسمان دل ارباب, قمر می خواهد
شجر طیّبه ی عشق, ثمر می خواهد

هرچه‌نیرو به‌دو بازوی‌حسین‌بن‌علیست
هرچه بوده‌ست دو بازوی پسر میخواهد

شعر روضه حضرت امیر المومنین علی (ع)

هر یتیمی نشسته چشم به راه
دختری غرق گریه و آه است
پدرم رفتنی ست واویلا
چقدر این فِراق جانکاه است

مجتبی

چشم انتظار صوت تو محراب  مجتبی

محتاج سفره ات من بی تاب مجتبی

ای چلچراغ قبر تو مهتاب مجتبی

جان می دهم به پای تو ارباب مجتبی

دل دریایی ام

دل دریایی ام دریای خون شد

پر از انّا الیه راجعون شد

 

هوا را از جفا لبریز کردند

برای عشق دندان تیز کردند

 

نفس نفس زدنم

نفس نفس زدنم را حسین می بیند

جراحت بدنم را حسین می بیند

نحیف هستم و آتش به جانم افتاده

و شعله های تنم را حسین می بیند

ترنّم جلواتت

ترنّم جلواتت نسیم آورده

وَ بوی نرگس چشمت شمیم آورده

خدا برای خودش آینه پدید آورد

دوباره یاعلی و یاعظیم آورده

دکمه بازگشت به بالا