نسیمی آشنا

نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آید

نفس هایم گواهی می دهد بوی تو می آید

شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرده

و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرده

مولای عشق

مولای ما نمونهء دیگر نداشته است

اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

وقت طواف دور حرم فکر می کنم

این خانه بی دلیل ترک برنداشته است

آب از سرم گذشت

ساعات عمر من همگی غر ق غم گذشت

دست مرا بگیر  که  آب از سرم  گذشت

مانند مرده ای متحرک شدم  ٬ بیا

 بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت

دکمه بازگشت به بالا